من در این سال چه بودم ؟
قطره اشکی بر گونه ی طفلی یا که گلی تنا در کنج مردابی
رخ ماهتابی در شبی ظلمانی یا که آرمان مردی رویایی
هر چه بودم گذشت چشم من منتظر است
منتظر خندیدن غنچه ای سر شاخه ی خشکی
منتظر چهچهه ی بلبل بر سر پرچین
چشم من منتظر است
چشم به راه بهاری که در آن عشق با رشته ی من در هم پیچد
بر زبان رانم دوستت دارم را بهاری که در آن خزان بیجاست
چشم من منتظر است
یا حق